loading...
فازی
فازی بازدید : 9 پنجشنبه 30 آذر 1402 نظرات (0)
فهرست:
معنی دنگ در لغتنامه دهخدا

معنی دنگ در لغتنامه دهخدا

[دَ] (اِ صوت) صدايي که از بر هم خوردن دو سنگ يا دو چوب برآيد (از فرهنگ جهانگيري) (از غياث) (برهان) آواز افتادن چيزي سخت بر زمين و يا حکايت صوت خوردن دو چيز صلب به يکديگر درينگ: دنگ دنگ ساعت کليسا (يادداشت مؤلف) : در جهان ديوانه را دنگي بس است خانهء پرشيشه را سنگي بس است زلالي خوانساري (از آنندراج)

دنگ دنگ، دنگ و دنگ: درنگ درنگ يا درنگ و زرنگ حکايت مکرر صوت چيزي سخت که به چيز سخت ديگر اصابت کند چون ناقوس و جز آن دنگ (دنگي) زدن توي گوش کسي؛ (اصطلاح عاميانه) محکم نواختن چک و سيلي بر بناگوش کسي : آمدم در خانه تان با تفنگ دوشم شوهر بدعنقت دنگي زد تو گوشم (از يادداشت مؤلف )

|| شور و هوي قلندران (غياث) 

|| (اِ) آلتي است که با آن برنج کوبند، چون يک سر او به هاون برنج رسد سر ديگرش بلند شود و همچنين بالعکس، و چون به پا حرکت دهند پادنگ گويند، و برنج کوب را دنگي گويند (آنندراج) (از فرهنگ جهانگيري) (از غياث) (از برهان) (ناظم الاطباء) آلت کوبيدن برنج را به مناسب صوت اين نام داده اند و از آن و آنچه را با پا بحرکت درآيد پادنگ و آنچه را با آب حرکت کند آبدنگ گويند : گر به سجده آدمي سرور شدي دنگ هر رزاز پيغمبر شديمولوي به کون نشست چو سر از سکندري برداشت به چوب دنگ تو گفتي نشسته است کليم کليم کاشاني (از آنندراج).

دنگ [ دَ ] ( ص ) احمق و بیهوش ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بی خبر و ابله و نادان ( ناظم الاطباء )، بی خبر و بی هوش و احمق. ( از برهان ).دیوانه و حیران و احمق و ابله ( غیاث ). دیوانه و بیهوش ( شرفنامه منیری ) گیج، هاج، سرگشته، مات، دند، ( یادداشت مؤلف )، احمق ( فرهنگ اوبهی ):

زن کنیزک را پژولیده بدید
درهم و آشفته و دنگ و مَرید

مولوی

 

چون شدم نزدیک من حیران و دنگ
خود بدیدم هر دوان بودند لنگ

مولوی

 

 

ورنه ادهم وار سرگردان و دنگ
ملک را بر هم زدندی بی درنگ

مولوی

 

تا پری روی تو در دایره خط دیده
چون من از دایره بیرون شده دیوانه و دنگ

کلیم ( از آنندراج )

 

 

امارت بر سلیمان شد مقرر
وزارت برنجیب دنگ حیران

الیاس قلندر ( از دستورالوزراء )

 

دنگ شدن: دیوانه شدن، گیج شدن:

هرکه با ناراستان همسنگ شد
در کمی افتاد و عقلش دنگ شد

مولوی

 

عالمی شد واله و حیران و دنگ
زآن کرشمه زآن دلال نیک شنگ

مولوی

 

دیده در وقتی که شد حیران و دنگ
که سخن گفت و اشارت کرد سنگ

مولوی

 

 

از می غفلت چو شود شاه دنگ
مال رعیت ببرد هر مشنگ

سراج الدین

 

دنگ شدن سر ( کله، گوش ) کسی: از کثرت هیاهو بگشتن حال دماغ او، از بانگها و فریادهای سخت گیجی و آشفتگی در سر پیدا آمدن ( یادداشت مؤلف )
- دنگش گرفتن ؛ خوش خیالی اش جنبیدن. دنه اش گرفتن به کاری ؛ بی نگاه کردن به عاقبت و نتیجه آن اقدام کردن. هوس نابجایی آمدن برای اینکه کاری کند ( یادداشت مؤلف ).
- دنگ کردن: دیوانه کردن. گیج کردن. حیران ساختن :

صدهزاران نام خوش را کرده ننگ
صدهزاران زیرکان را کرده دنگ

مولوی

 

پشت سوی لعبت گلرنگ کن
عقل در دنگ آورنده دنگ کن

مولوی
 

دنگ و دیوانه: گول و احمق ونادان ( یادداشت مؤلف ).
- || سخت گرم، با حرارت بسیار: بخاری ( کرسی ) دنگ و دیوانه شده است ( از یادداشت مؤلف ).
- دنگ و دیوانه کردن کرسی ؛ سخت گرم کردن آن که قابل تحمل نباشد ( یادداشت مؤلف ).
|| بی چیز، مفلس، دند و دنگ را به همین معنی ضبط کرده اند و ظاهراً یکی از آن دو بدین معنی درست و دیگری مصحف باشد، و آن را به صورت ونگ نیز آورده اند ولی دنگ صحیح است چه ، صورت دیگرش دند است ( یادداشت مؤلف ) :

میر عمید معطی اهل هنر عمر
کز یک عطای اوست توانگر هزار دنگ

سوزنی

 

منت پذیر باشی و منت نهنده نی
کز تو غنی شوند به روزی هزار دنگ

سوزنی

 

ما از شمار آدمیانیم و سنگ دل
از معصیت توانگرو از طاعتیم دنگ

سوزنی

 

کار تو بر سریش وهمه کار تو سریش
همواره زین نهاد که هستی گدا و دنگ

سوزنی

|| ( اِ ) نقطه پرگار ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ) نشان و نقطه پرگار ( لغت محلی شوشتر ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( غیاث ) ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) نشان و نقطه ( شرفنامه منیری ):


تویی مانند دنگ و من چو پرگار
به گردت بی سر و بی پای گردم

ملقابادی ( از انجمن آرا )
 

|| اصول کردن که مسخرگان و بازیگران برآرند ( لغت محلی شوشتر ) || نصف بار اسب ( ناظم الاطباء ).

|| جانوری مانا به گربه و از آن خردتر که به تازی وبر گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به وبر شود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 57
  • بازدید ماه : 97
  • بازدید سال : 516
  • بازدید کلی : 2,087